گوش یکی از اندام های حسی است که تمام صوت را دریافت می کند گوش انسان از سه بخش داخلی مبانی و خارجی تشکیل شده است امواج صوتی انسان ها با حیوانات مختلف هستند در این مطلب همه چیز در مورد گوش و ساختار آن را برای شما عزیزان آماده کرده ایم.
گوش های ما مسئول دو حس حیاتی اما کاملا متفاوت هستند: شنوایی و تعادل. صداهای تشخیص داده شده از طریق گوش ها ، اطلاعات اساسی را درباره محیط خارجی به ما میدهند و به ما اجازه میدهند با روش های پیچیدهای چون گفتار و موسیقی ارتباط برقرار کنیم. علاوه بر این گوش ها در حس تعادل ما نیز سهم دارند.
درک ناخود آگاه وضعیت بدن در فضا به ما اجازه میدهد تا بایستیم و حرکت کنیم بدون آنکه زمین بخوریم. گوش دارای اندام های مجزای شنوایی و تعادل است که صداهای دنیای اطرافمان و اطلاعات درونی درباره وضعیت و حرکتمان را تشخیص میدهد.
ساختمان های حسی داخل گوش ، اشکال متفاوت اطلاعات را به صورت ایمپالس های عصبی برگردانده تا از طریق اعصاب به قسمت های مختلف مغز ، جایی که اطلاعات تجزیه و تحلیل میشوند، فرستاده شوند. توانایی ما در تفسیر اصوات و استفاده از اطلاعات، درباره تعادل در زمان نوزادی و کودکی شکل میگیرد.
کیفیت صوت در واقع صوت ارتعاش مولکول ها در هوای اطراف ماست. درجه بلندی (Pitch) یک صدا (میزان بم یا زیر بودن) ویژگیای از امواج صوت میباشد که فرکانس (تواتر) نامیده میشود.
فرکانس تعداد ارتعاش در هر ثانیه است و در واحدهایی به نام Hertz سنجیده میشود. هر چقدر فرکانس بالاتر باشد صدا زیرتر است.
همه چیز در مورد گوش و ساختار آن
شدت و قدرت یک صدا به نیروی امواج صوتی بستگی دارد که در واحدهایی به نام دسی بل (Decibel) اندازهگیری میشود . با هر ١٠ دسی بل افزایش در قدرت صدایی به بلندی دو برابر شنیده میشود، بنابراین صدایی با ٩٠ دسی بل دو برابر قویتر از صدایی با ٨٠ دسی بل است.
مکالمه بطور معمول در حدود ۶٠ دسی بل است صدایی تقریبی ترافیک معمولا در حدود ٨٠ دسی بل میباشد. قرار گرفتن در معرض صدای بالاتر از ١٢٠ دسی بل حتی برای مدتی کوتاه میتواند به شنوایی ما آسیب برساند.میزان توانایی ما در تجزیه صداهای مرکب مثل موسیقی و اینکه یک صدا چقدر بلند باشد تا قادر به شنیدن آن باشیم با یکدیگر متفاوت است.
گوش انسان بطور معمول قادر است صداهایی با فرکانس های بین ٢٠٠٠٠ – ٣٠ هرتز را تشخیص دهد، اما توانایی شنیدن صداهای فرکانس بالا با افزایش سن، کاهش مییابد.
حیواناتی مثل خفاش (bat) و سگ میتوانند صداهایی با فرکانس های بالاتر از حد طبیعی شنوایی انسان را بشنوند. تعادل و حرکت در تعادل و حرکت گوش ها دارای این عملکرد هستند: آگاهی از موقعیت سر و تشخیص چرخش و حرکت سردر تمامی جهات.
همه چیز در مورد گوش که باید بدانید
مغز اطلاعات گوش ها را با اطلاعات حاصل از گیرندههای موقعیت در عضلات ، تاندون ها و مفاصل و اطلاعات بینایی بدست آمده از چشم ها ترکیب میکند. ترکیب این اطلاعات باهم ما را قادر میسازد تا بدون از دست دادن تعادل در جهات مختلف حرکت کنیم. گوش از سه قسمت خارجی ، میانی و داخلی ساخته شده است. گوش خارجی دارای لاله گوش و مجرا میباشد.
ساختمان داخلی گوش
این لوله پر از هوا به پرده گوش منتهی میشود که در پاسخ به صدا مرتعش میشود. پشت پرده گوش ، گوش میانی قرار دارد که از هوا پر شده و دارای سه استخوان ظریف میباشد که استخوان های شنوایی نامیده میشوند.
چکشی(malleus) ، سندانی (incus) و رکابی (stapes). این استخوانها ارتعاش پرده را به غشا دریچه بیضی که جدا کننده گوش میانی از گوش داخلی است ، منتقل می کنند.
همه چیز در مورد گوش و ساختار داخلی گوش
در گوش داخلی که پر از مایع میباشد حلزون قرار دارد که دارای گیرنده حسی برای شنوایی و ساختمان های دیگری برای حرکت و تعادل است. مکانیسم شنوایی توانایی شنوایی به یک سری وقایع پیچیده در گوش بستگی دارد. امواج صوتی در هوا از طریق ساختمان هایی به گیرنده شنوایی منتقل میشوند.
این گیرنده اندام کورتی نام داشته همه چیز در مورد گوش و در گوش داخلی قرار گرفته است. داخل اندام کورتی ، ارتعاشات فیزیکی بوسیله سلول های مویی (hair cells) حسی تشخیص داده میشود.
و این سلول ها با تولید سیگنال های الکتریکی پاسخ میدهند. اعصاب این سیگنال ها را به مغز منتقل میکنند و در آنجا این سیگنال ها تفسیر میشوند . فرکانس های مختلف صوتی سلول های مویی را در قسمت های مختلف اندام کورتی تحریک کرده و باعث درک اصواتی مثل موسیقی و مکالمه میشوند.
همه چیز در مورد گوش و شنوایی
صدا در نواحی شنوایی دو طرفه مغز پردازش میشود. اما صحبت بیشتر در طرف چپ مغز همه چیز در مورد گوش تفسیر میشود. حس تعادل توانایی ایستادن صاف و راه رفتن بدون آنکه بیفتیم به حس تعادل ما بستگی دارد.ساختمان هایی در گوش داخلی مثل دستگاه وسیتبولار (دهلیزی) شناخته شدهاند که با تعیین وضعیت و حرکت سر در ایجاد تعادل نقش دارند.
دستگاه وستیبولار از سه مجرای نیم دایره و دو دهلیز ساخته شده است. حرکت سر بوسیله سلول های مویی در همه چیز در مورد گوش ساختمان هایی در مجاری نیم دایره که کریستا (cristae) نامیده میشوند و دو ساختمان دردهلیز که ماکولا (maculae) نامیده میشوند تشخیص داده میشود.
حرکات چرخشی سر بوسیله کریستا که در مجاری نیم دایره قرار دارند تشخیص داده میشوند. بنابراین حرکت سر در هر جهتی بوسیله حداقل یک مجرا تشخیص داده میشود.
راه های ارتباطی اگر چه گوشها به ظاهر ساختمان های مجزایی دارند، آنها مستقیما با بینی و حلق ارتباط دارند. قسمت قابل رویت گوش ، لاله گوش (pinna) با مجرای گوش مرتبط است که در انتهای آن پرده گوش (eardrum) قرار دارد.
همه چیز در مورد گوش و پرده گوش
پشت این پرده ، گوش میانی است که یک فضای پر از هواست که از طریق مجرایی به نام شیپور استاش (Eustachian tube) با حفره پر پشت بینی و حلق مرتبط میباشد . این مجرا مسئول ایجاد فشار مشابه در هر دو طرف پرده است. ساختمان گوش داخلی در عمق جمجمه قرار گرفته و حاوی اندام های حسی برای صدا و تعادل میباشد.
ساختمان گوش : گوش از قسمت های مختلفی تشکیل شده است. امواج صوتی مراحل مختلفی را درون گوش طی میکنند تا به اعصاب شنوایی تبدیل شوند. هر کدام از اجزای گوش درونی را این امواج تاثیر گذاشته (تقویت، جمع آوری ، تغییر فرکانس ، انتقال و… ) و به اعصاب شنوایی میرسند.
ساختار داخلی گوش
ساختمان گوش از قسمت های مختلفی تشکیل شده است. گوش خارجی گوش خارجی امواج صوتی را جمع آوری و متمرکز میسازد و از دو قسمت تشکیل شده است. لاله گوش لاله گوش در غالب حیوانات متحرک است، و برای جمع کردن و هدایت امواج صوتی و تشخیص جهت صدا بکار میرود، ممکن است به طرف منبع صورت متوجه شود.
در انسان لاله گوش بیحرکت است ولی تا اندازهای جهت صوت را میتواند تشخیص دهد. مجرای گوش خارجی مجرای گوش خارجی لولهایست که تقریبا ۲ تا ۳ سانتیمتر طول دارد و در حدود یک سانتیمتر مکعب حجم دارد و به پرده صماخ ختم میشود. ارتعاشات صوتی تا قسمت انتهایی این لوله بوسیله هوا منتقل شده ، پس از آن بوسیله محیط های جامد و مایع به گوش میانی انتشار مییابد.
همه چیز در مورد گوش و ساختمان گوش
ارتعاشات هوا که از گوش خارجی به پرده صماخ میرسد بوسیله چهار استخوان کوچک که یکی پس از دیگری متکی بهم مفصل شده است، به گوش داخلی منتقل میگردد. این چهار استخوان بر حسب شکلی که دارند شامل چکشی ، سندانی ، عدسی و رکابی است.
وظیفه آنها کم کردن دامنه ارتعاشات و در نتیجه افزایش تغییرات فشار است. پنجره بیضی استخوان چکشی به پرده صماخ و استخوان رکابی به پنجره بیضی (Ovale) ختم میشود که سطح آن ۴ مرتبه از پرده صماخ کوچکتر است. چون سطح صماخ ۱۴ مرتبه از سطح بیضی بزرگتر است لذا فشار در پنجره بیضی ۱۴ مرتبه زیاد میگردد.
این بهترین وسیلهای است که میتوان انرژی ارتعاشی یک محیط با وزن مخصوص کم را (هوا) به محیطی با وزن مخصوص زیاد منتقل نمود.
پنجره گرد در گوش میانی ، پنجره دیگری وجود دارد که به پنجره گرد (Round) مرسوم است. پنجره گرد و پنجره بیضی حد فاصل بین گوش داخلی و میانی است. پنجره بیضی ارتعاشاتی را که به پرده صماخ میرسد از طریق استخوان های گوش میانی به گوش داخلی منتقل میکند و پنجره گرد سبب میشود مایع گوش داخلی که در محفظه غیر قابل ارتعاشی قرار دارد، بتواند مرتعش شود. گوش داخلی گوش داخلی امواج منتقل شده از گوش میانی را دریافت و آن را به امواج شنوایی تبدیل میکند. گوش داخلی اصلیترین قسمت گوش است و از چندین قسمت تشکیل شده است. مجاری نیم حلقوی: در ساختمان گوش سه مجرای نیم حلقوی واقع شده است که برای حفظ تعادل بدن در فضا بکار میرود و در امر شنیدن تاثیر ندارد.
همه چیز در مورد گوش و نحوه شنیدن با آن
بیشتر بدانید کیسه اوتریکول و ساکول چیست؟
کیسه اوتریکول و ساکول: مجاری نیم حلقوی بالای کیسهای بنام اوتریکول قرار گرفتهاند (Utricule) ، که بوسیله مجرایی به یک کیسه کوچکتر مرسوم به ساکول (Saccule) وصل میشود. حلزون در زیر مجاری نیم حلقوی ، حلزون (Limacon) قرار گرفته که حفرهای پیچیده به شکل حلزون است و بوسیله دریچه بیضی به گوش میانی مربوط میشود.
تعداد حلقههای این مارپیچ ۲٫۵ ، طولش ۳۸ میلیمتر و قطر قاعده آن در حدود ۳٫۳ میلیمتر است.حلزون از مایعی پر شده و بوسیله دو پنجره بوسیله غشای مسدود به صندوق تمپان ارتباط دارد. یکی پنجره بیضی که ارتعاشات را دریافت میکند و دیگری پنجره گرد بوده و عمل آن این است که به مایعی که در حلزون قرار دارد، امکان ارتعاش میدهد.
مجرای حلزونی: در وسط حلزون مجرای حلزونی قرار دارد که به ساکول معروف است.
غشا بازیلر: حفره حلزون بوسیله جدار طولی به نام غشا بازیلر به دو قسمت تقسیم میشود. اندام کورتی روی غشا بازیلر مجموعهای مرسوم به اندام کورتی (Corti) یا عضو کورتی قرار گرفته است. تعداد اندام کورتی از قاعده حلزون به طرف راس آن بتدریج افزایش مییابد.
تونل کورتی عضو کورتی از یک سلسله سلولهایی به شکل میله که راس آنها دو به دو و مجاور هم قرار دارد، تشکیل میشود.
بدین طریق مجرایی با مقطع مثلثی شکل را محدود میسازد که به تونل کورتی معروف است. شروع پیدایش حس شنوایی یک سر میله روی غشا بازیلر تکیه داشته و سر دیگر آن آزاد است.
لذا هر میله میتواند در داخل آندولنف (مایع مجرای حلزونی) حرکت آزاد داشته باشد. روی دو طرف تونل کورتی سلول های مژهدار شنوایی قرار دارند که انشعابات نهایی عصب شنوایی به آنها منتهی میگردد، و میتوان شروع حس شنوایی را از این ناحیه دانست.